تست هوش هیجانی EQ

تست هوش هیجانی EQ


هوش هیجانی یا هوش عاطفی یا EQ

ادوارد تورندایک (Edward Thorndike) از روانشناسان برجسته قرن بیستم در حوزه‌های یادگیری، آموزش و هوش، در سال ۱۹۲۰ مفهومی به نام هوش اجتماعی یا Social Intelligence را به صورت زیر تعریف کرد:

«هوش اجتماعی یعنی توانایی درک و مدیریت کردن مردان، زنان، دختران و پسران، برای رفتار خردمندانه در روابط انسانی.»

تورندایک در جای دیگری هم در توضیح هوش اجتماعی چنین می‌گوید:

«هوش اجتماعی به این معناست که بتوانیم انگیزه رفتارهای خود و دیگران را به خوبی درک کرده و از این اطلاعات در تعاملات اجتماعی استفاده کنیم.»

همان‌طور که می‌بینید این تعریف‌ها، به آن‌ چیزی که امروز به عنوان هوش هیجانی یا هوش عاطفی می‌شناسیم بسیار نزدیک هستند. دانشمندان معاصر هم نقش تورندایک را در توجه به هوش عاطفی مد نظر قرار داده‌اند.

به عنوان مثال، تراویس برادبری (Travis Bradberry) و جین گریوز (Jean Greeves) که کتاب هوش هیجانی آن‌ها مطرح و شناخته شده است (The Emotional Intelligence Quick Book)، کتابشان را به تورندایک تقدیم کرده‌اند که «یک قرن پیش این بینش را داشت که به جهان بگوید هوش هیجانی (EQ) مهم‌تر از ضریب هوشی (IQ) است.»

بیشتر بدانیم: انواع هوش، نظریه‌های انواع هوش

انواع مولفه‌های هوش هیجانی

مولفه های هوش هیجانی شامل این پنج مهارت هستند:

خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن (Self-awareness)

این‌که نقاط قوت و ضعف خود، انگیزه‌ها و  ارزش‌هایمان و نیز تأثیری را که روی دیگران داریم بشناسیم.

خود تنظیمی (Self-regulation)

 این‌که تکانه‌ها و انگیزه‌های لحظه‌ای و خُلق خود را در وضعیت مختل‌کننده و مزاحم، کنترل کرده یا جهت آن‌ها را تغییر دهیم.

انگیزش (Motivation) و خودانگیزشی (Self-motivation)

رسیدن به اهداف و موفقیت به صِرفِ موفقیت به ما انگیزه بدهد و شکست، نتواند به سادگی انگیزه‌ی ما را بگیرد.

همدلی (Empathy)

وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم و بتوانیم از دریچه‌ی چشم آن‌ها جهان را ببینیم.

مهارت اجتماعی (Social Skill)

با دیگران، رابطه‌ی صمیمی ایجاد کنیم تا بتوانیم آن‌ها را به سمتی که میل داریم سوق دهیم.

چند مثال برای هوش هیجانی

گلمن بر اساس تعریف خود از هوش هیجانی، چند مثال برای هوش هیجانی نیز مطرح کرده است. در ادامه برای هر یک از پنج بعد هوش هیجانی، یکی از مثالهای گلمن را مرور می‌کنیم:

خودآگاهی

 مدیری که می‌داند فشرده‌شدن کارها، کیفیت کارش را پایین آورده و در او استرس ایجاد می‌کند. با توجه به این شناختی که از خود دارد، به شکلی برنامه ریزی می‌کند که با فاصله‌ی کافی از مهلت نهایی، کارهایش را به‌ انجام برساند.

خودتنظیمی و کنترل هیجانات

وقتی تیم، ارائه‌ی بسیار ضعیفی ارائه می‌دهد و مسئول تیم، به جای داد و فریاد کردن، سعی می‌کند مسئله را ریشه‌یابی کرده، تبعات وضعیت موجود را برای تیم خود توضیح داده و در نهایت با هم، روشی برای جبران ارائه (یا بهبود ارائه‌های بعدی) پیدا می‌کنند.

انگیزه داشتن

وقتی مدیر پرتفولیو در یک شرکت سرمایه‌گذاری، می‌بیند که در چند فصل متوالی، سبد سرمایه‌گذاری تحت مدیریتش ضرر داده است. اما به جای این‌که خودش را ببازد و شرایط و اتفاقات بیرونی را عامل شکست بداند و کار را رها کند، می‌کوشد از این تجربه درس بگیرد و با بازآفرینی شرایط و تصمیم‌های جدید، دوباره کنترل اوضاع را در دست بگیرد.

همدلی

وقتی می‌توانیم احساسات و رفتارهای فردی از فرهنگ دیگر را به درستی درک و تفسیر کنیم (به الگوی ذهنی و آموخته‌های خود، و عینکی که از کودکی بر چشم‌مان گذاشته شده، محدود نمانیم).

مهارت‌های اجتماعی

فردی که می‌خواهد تحولی در سازمان ایجاد کند (مثلاً حرکت به سمت فعالیت‌های دیجیتالی) و با توجه به این‌که هنوز مدیران ارشد از نظر ذهنی آماده نشده‌اند، با گفتگو و هماهنگی، هم‌فکرهای خودش را در سازمان پیدا می‌کند و این فعالیت را استارت می‌زند. در واقع مهارت اجتماعی جایی به کمک می‌آید که شرح وظایف و چارچوب‌های رسمی، به اندازه‌ی کافی همراه نیستند و گفتگو و تعامل، باید بتواند خلاء آن‌ها را پر کرده یا کُندی و لَختیِ مجموعه را جبران کند.

تعریف عملیاتی هوش هیجانی توسط بار-اُن

روون بار-اُن (Reuven Bar-on) از زاویه‌ی دیگری به فراگیر شدن هوش هیجانی کمک کرد. در شرایطی که گلمن از کلیت مفهوم هوش هیجانی دفاع می‌کرد و سعی می‌کرد بر اهمیت آن تأکید کند، بار-اُن کوشید یک تعریف عملیاتی از هوش هیجانی به دست دهد و ابزاری برای اندازه گیری و سنجش هوش هیجانی طراحی کند.

این ابزار که به شکل تجاری در دسترس است و سازمان‌ها و کسب و کارهای بزرگ و نیز مراکز آموزشی از آن برای سنجش هوش هیجانی استفاده می‌کنند، EQ-i نام دارد و بر پایه‌ی تحقیقاتی که بار-اُن در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ انجام داده، بنا شده است.

بیشتر بدانیم: آشنایی با تست‌های روانسنجی

تست هوش هیجانی EQ چیست و چه کاربردی دارد؟

پس از شناخته شدن هوش هیجانی روش های اندازه گیری آن با نام تست هوش هیجانی ایجاد شد. برخی از این آزمون ها تنها به ارزیابی کلی هوش هیجانی می‌پردازد. تست هوش هیجانی برادبری و گریوز از جمله این تست‌ها هستند. برخی دیگر از تست‌ها عناصر هوش هیجانی را به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار می‌دهند. تست هوش هیجانی بار-آن نمونه‌ای از این تست‌هاست.

تست بار-آن به منظور ارزیابی عناصر هوش هیجانی مانند انگیزه، پشتکار در شرایط دشواری و سرخوردگی، کنترل رفتار، به تاخیر انداختن خواسته‌ها، تنظیم هیجانات، جلوگیری از غلبه استرس بر قدرت تفکر، همدلی با دیگران و امیدواری طراحی شده است.

هوش هیجانی بالا به این معنی است که شما با احساسات دیگران به راحتی درگیر شده و آن ها را درک می کنید. امتیاز هر یک از ابعاد این تست به تنهایی سنجیده می شود. در این آزمون شما می توانید ۵ عنصر کلی را در ابعاد زیر ارزیابی کنید:

طبقه ی اول: بُعد درون فردی

احترام به خود (عزت نفس)

توانایی آگاه بودن از ادراک خود، پذیرش خود، و احترام به خود. عزت نفس یکی از مفاهیم مهم در زمینه روان شناسی است، مقوله ای که در حقیقت به دیدی که خود انسان در مورد خود دارد مربوط می شود. فردی که عزت نفس بالایی دارد در حقیقت خود را دارای توانمندی‍ها و ارزش هایی می داند و به همین سبب قدر و منزلتی برای خود در نظر می گیرد. در حقیقت فردی که عزت نفس بالایی دارد، انجام برخی کارهای مضموم را برای خود ممنوع می کند و طوری رفتار می کند که شایسته لیاقتی است که برای خود قائل شده است.

خودآگاهی هیجانی

توانایی آگاه بودن و فهم هیجان (احساس) خود. در حقیقت این موضوع را می توان یک مهارت فردی دانست که هر فرد باید از طریق آن به تصویری واضح از کلیه ابعاد وجودی خود دست یابد. خودآگاهی در حقیقت شناخت ویژگی های متفاوتی از انسان را در بر می گیرد. مواردی مانند شناخت خصوصیات شخصیتی، شناخت باورهای درونی، شناخت نیازهای فردی، شناخت نقاط قوت و ضعف و شناخت استعدادها و توانایی های جسمانی.

خود ابرازی

توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و برحق خود. خود ابرازی به معنای نشان دادن بی کم و کاست وجود خود است، بطوری که خود انسان آرامش بیشتری احساس کرده و برای وجود خود به همان شکلی که هست ارزش کافی را قائل شود.

استقلال

توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات هیجانی. انسان برای داشتن ارتباطات مناسب با سایر همنوعان خود نیاز دارد که حتما در وجود خود مواردی را ایجاد و تقویت نماید. در حقیقت با داشتن یک سری خصوصیات که اکثرا اکتسابی بوده و با تمرین قابل دستیابی هستند، افراد می توانند خود را برای داشتن روابط بهتر با دیگران آماده نمایند.

طبقه ی دوم: بُعد بین فردی

روابط بین فردی

توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیله ی نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن توصیه می شود. پیامی که ارسال می کنیم از فکر و احساس عاطفی و هوش iq ما شکل می گیرد. تمام گفتار و پیام هایی که بین دو طرف رد و بدل می شود بعنوان رابطه فردی محسوب می شود که شامل بعدهای مختلف زندگی شغلی، خانوادگی، احساسی، عاطفی، درسی و غیره به صورت مثبت با منفی است.

 همدلی

توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن. همدلی در واقع درک دنیای طرف مقابل است. به این معنی که ما دنیا را از زاویه دید او ببینیم و آن را با تمام وجود خود درک کنیم. به عبارت دیگر همدلی یعنی اینکه ترس، خشم، نگرانی ها و سردرگمی های طرف مقابل را طوری درک کنیم، گویی این احساسات متعلق به خودمان است، با این تفاوت که نترسیم، خشمگین، نگران و سردرگم نشویم.

 مسئولیت پذیری اجتماعی

توانایی ابراز خود بعنوان یک عضو دارای حس همکاری، مؤثر، و سازنده در گروه. مسئولیت را می توان یک تعهد درونی دانست که خود شخص یا دیگری بر وی تعیین می کند. از آنجایی که انسان یک موجود اختیاردار است و این اختیار را دارد که یک مسئولیت را پذیرفته و آن را انجام دهد. با توجه به همین خصوصیات هر نوع مسئولیت پذیری دارای نتایج مثبت و منفی خواهد بود.

طبقه ی سوم: بُعد مدیریت استرس

تحمل استرس (فشار روانی)

توانایی مقاومت کردن در برابر رویدادها و موقعیت های استرس زا و هیجانات قوی، بدون جا زدن و یا رویارویی فعال و مثبت با استرس . اضطراب ناشی از پاسخ بدن شما به استرس است. ذات اضطراب وابسته به آینده است. بعنوان نمونه ترس از اولین روز حضور در امتحان تحصیلی یا امتحان رانندگی، روز مصاحبه شغلی یا ترس از سخنرانی در یک جمع زیاد در آینده نزدیک همگی جز اضطراب محسوب می شود. اضطراب باعث ایجاد عصبی شدن و کاهش هوش هیجانی می شود.

کنترل تکانه

توانایی مقاومت در برابر یک تکانه، انگیزه یا فعالیت های آزمایشی و یا کاهش آن ها، همچنین توانایی کنترل هیجانات خود. در حقیقت افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند عواطف و احساسات خود را تحت هر شرایطی و در برابر هر محرکی کنترل نمایند و در نتیجه طوری رفتار کنند که به نوعی احساسات و عکس العمل های دیگران را هم تحت کنترل خود در آورند. برای بهبود هوش هیجانی تمرینات و آموزش هایی وجود دارد که موجب می شود این توانایی را بتوانیم در خود بشدت تقویت کنیم.

طبقه ی چهارم: بُعد سازگاری

واقع گرایی

توانایی سنجش هماهنگی بین چیزی که هیجانی تجربه شده و چیزی که بطور واقعی وجود دارد. از نظر فرهنگ معین به خودداری از خیالی بافی و باور کردن واقعیت و داشتن وفاداری به زندگی بدون خیال واقع گرایی رئالیست گفته می شود. واقع گرایی اشیاء را به شکلی که دیده می شود قبول دارند.

انعطاف پذیری

توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محیط و موقعیت ها. انعطاف پذیری شامل 4 مدل است:

1: انعطاف پذیری روانی

فرد با مهارتی که دارد بتواند بدون توجه و تاثیر پذیری روانی به هدف خود برسد.

انعطاف پذیری شناختی به توانایی جابجایی بین تفکر در مورد دو مفهوم مختلف یا فکر کردن به چندین مفهوم بطور هم زمان اشاره دارد. در مدل های حیوانی، انعطاف پذیری شناختی بطور کلی به توانایی تغییر یک پاسخ رفتاری با توجه به زمینه یک موقعیت اشاره دارد (بر اساس نظر اسکات، 1962). در انسان، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) نشان می دهد که نواحی خاص مغز، از جمله قشر پری فرونتال، سینگولیت قدامی و قشر جداری خلفی،  زمانی فعال می شوند که فرد درگیر رویه های تغییر کار می شود که به انعطاف پذیری شناختی نیاز دارد.

2: انعطاف پذیری جزء اجتناب

یعنی اینکه بدون توجه به افکار منفی خود با مثبت اندیشی فقط روی هدف خود متمرکز شویم. از رسیدن به هدف دست نکشیده و نا امید نشویم.

3: انعطاف پذیری جزء پذیرش

قابلیت این را داشته باشید بتوانید افکار منفی و تلخی ها که در حین رسیدن به هدف ممکن است سراغ شما بیاید را جذب کرده و صبر داشته باشید.

4: انعطاف پذیری جزء استفاده کردن

قابلیت این که بتوانید انرژی منفی را تغییر حالت داده و بتوانید آن را برای رسیدن به خواسته استفاده کنید گفته می شود. در این روش ناکامی جایی ندارد.

حل مسئله

توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق راه حل های مؤثر و بالقوه. اگر بخواهیم یک تعریف جامع از حل مسئله داشته باشیم می توانید مقاله حل مسئله چیست؟ را مطالعه کنید.

طبقه ی پنجم: بُعد خلق عمومی

خودشکوفایی

توانایی درک ظرفیت های بالقوه و انجام فعالیتهای قابل انجام، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن. تعریف ساده خودشکوفایی یعنی اینکه با افزایش مهارت های فردی و توانایی خود بخ خصوص هوش هیجانی و مدیریت احساسات برای مدیریت تمام جنبه های زندگی به موفقیت کامل برسیم. این نیاز جز نیاز مزلو قرار می گیرد که هر شخصی بدون آموزش مهارت فردی قادر به انجام آن نیست.

اصلاح خودشکوفایی برای اولین بار توسط آبراهام مزلو پزشک متخصص در حوزه روانشناسی و عصب آناتومی در اوایل قرن بیستم به دنیا معرفی شد. مزلو معتقد بود خودشکوفایی مختص تمام موجودات زنده ای است که قادر هستند با کنترل و افزایش مهارت در کنترل تمایلات خود به اهداف خود برسند.

در مقابل نظریه گلدشتاین (1940) معتقد است : خودشکوفایی لزوماً هدفی نیست که باید در آینده به آن رسید، بلکه تمایل ذاتی یک موجود زنده برای تحقق بخشیدن به پتانسیل خود در هر لحظه تحت شرایط معین بود.

شادمانی

توانایی احساس خوشبختی با زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران، داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح و شاد. شادمانی فردی بعنوان یک حالت عاطفی و احساسی  رضایت بخش در زندگی افراد تعریف می شود. که فرد با توجه به میزان ارزیابی مثبت خود از تجارب پیشین خود از زندگی کسب کرده است.  در حالی که شادی تعاریف مختلفی نیز دارد.

برخی شادمانی را بعنوان اینکه فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد تعریف می کنند. کلمه شادمانی تنها بعنوان توصیف از جنبه خاصی از زندگی به حساب نمی آید، بلکه شامل تمام وقایع زندگی است که فرد به انتخاب خود بر اساس میزان هوش عقلانی IQ خود از یکی از ابعاد خوش زندگی در خود ایجاد می کند.

خوش بینی

توانایی زیرکانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرش های مثبت، حتی در صورت بروز بدبختی و احساس منفی. محققان زمان زیادی را صرف مطالعه افرادی کرده اند که مثبت فکر می کنند. معلوم می شود که نگرش خوش بینانه به ما کمک می کند زندگی شادتر، موفق تر و سالم تر داشته باشیم. خوش بینی می تواند بعنوان یک سد قدرتمند با افسردگی مقابله کند.

حتی برای افرادی که در معرض خطر ابتلا به آن هستند. یک دیدگاه خوش بینانه باعث می شود افراد در برابر استرس مقاوم تر شوند. خوش بینی حتی ممکن است به افراد کمک کند عمر طولانی تری داشته باشند. چنانچه به بررسی خود به این نتیجه رسیدید که نیاز به بهبود مهارت فردی خود دارید می توانید با شرکت در دوره های تخصصی هوش هیجانی و مدیریت احساسات مدرسه کسب و کار آیا به پیشرفت و نظم شخصی در زندگی فردی و شغلی خود دست یابید.

بیشتر بدانیم: آشنایی با روانسنجی

مرکز اعصاب و روان نوین با ارائه خدمات

در خدمت شما عزیزان است. برای مطالعه بیشتر روی هرکدام کلیک کنید وهمچنین به صفحه سوالات متداول مراجعه بفرمایید از طریق فرم تماس اقدام کنید و یا با شماره تلفن های مرکز تماس حاصل فرمایید.

۰۵۱-۳۸۴۴۳۸۹۳

۰۹۱۵۹۱۶۶۷۰۳

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *