فرزند پروری یکی از مسئولیتهای سنگین و مهم والدین است که نیاز به دانش و تجربه دارد. والدین باید بتوانند فرزندان خود را به گونهای تربیت کنند که نیازها و خواستههای آنها را درک کنند و با آنها هماهنگ شوند. اما چگونه میتوان این کار را به خوبی انجام داد؟
بیشتر بدانیم: تئوری انتخاب به زبان ساده
تئوری انتخاب یک تئوری روانشناسی است که توسط دکتر ویلیام گلاسر در سال ۱۹۶۵ مطرح شد. این تئوری بر این فرض استوار است که هر فرد فقط قدرت کنترل خود را دارد و قدرتش برای کنترل دیگران محدود است. بر اساس این تئوری، تمام رفتارهای ما انتخابهایی هستند که برای ارضای پنج نیاز اساسی خود داریم. این پنج نیاز عبارتاند از:
نیاز به بقا
شامل نیازهای جسمانی و فیزیولوژیک مانند غذا، آب، هوا، سلامت و امنیت.
نیاز به عشق و تعلق
شامل نیاز به داشتن رابطه صمیمانه و عاطفی با دیگران و حس معنویت.
نیاز به قدرت
شامل نیاز به داشتن اعتماد به نفس، شهرت، موفقیت، احترام و تأثیرگذاری.
نیاز به آزادی
شامل نیاز به داشتن خودمختاری، گزینش، خلاقیت و تغییر.
نیاز به تفریح
شامل نیاز به داشتن سرگرمی، لذت، بازی و خنده.
بر اساس تئوری انتخاب، هر فرد چارچوب ذهنی خود را براساس نظام اعتقادات، احساسات، عادات و خواستههای خود شکل میدهد. این چارچوب ذهنی را دنیای ادراکی یعنی نحوهای که فرد واقعیت را میبیند و تفسیر میکند. دنیای ادراکی هر فرد ممکن است با دنیای ادراکی دیگران متفاوت باشد. برای مثال، یک فرد ممکن است یک صدای بلند را به عنوان یک تهدید ادراک کند، در حالی که فرد دیگری آن را به عنوان یک شوخی ببیند.
رفتار نیز نتیجهای از دنیای ادراکی فرد است. هر فرد برای ارضای نیازها و خواستههای خود، رفتارهای مناسب را انتخاب میکند. این رفتارها ممکن است به صورت عمل، تفکر، احساس یا فیزیولوژی باشند. برای مثال، یک فرد ممکن است برای ارضای نیاز به قدرت، تصمیم بگیرد که در یک آزمون شرکت کند، یا برای احساس تعلق، تصمیم بگیرد که به گروه دوستانش پیوسته باشد.
تئوری انتخاب معتقد است که همه رفتارهای ما هدفمند و منطقی هستند و برای بهبود وضعیت خود انجام میدهیم. این تئوری همچنین معتقد است که همه رفتارهای ما قابل تغییر هستند و ما مسئول رفتار خود هستیم. بنابراین، اگر رفتار ما منجر به نتایج نامطلوب شود، ما میتوانیم آن را بازبینی و تغییر دهیم.
فهرست مطالب
حال سوال این است که چگونه تئوری انتخاب را در فرزند پروری به کار ببریم؟
برای استفاده از تئوری انتخاب در فرزند پروری، میتوانیم از چند راهنمایی زیر استفاده کنیم:
– سعی کنیم نیازها و خواستههای فرزندان خود را درک کنیم و با آنها همدلی کنیم. به جای اینکه فرزندان خود را مجبور به انجام چیزهایی کنیم که ما میخواهیم، سعی کنیم با آنها مشورت کنیم و گزینههای مختلف را بررسی کنیم.
– سعی کنیم به فرزندان خود احترام بگذاریم و آنها را به عنوان افراد مستقل و خودمختار ببینیم. به جای اینکه فرزندان خود را تحت کنترل خود داشته باشیم، سعی کنیم آنها را تشویق کنیم که خودشان تصمیم بگیرند و مسئولیت رفتار خود را بپذیرند.
– سعی کنیم به فرزندان خود عشق و محبت بدهیم و با آنها رابطه صمیمانه داشته باشیم. به جای اینکه فرزندان خود را با تهدید، تنبیه، سرزنش یا جایزه مقابله کنیم، سعی کنیم با آنها صحبت کنیم، به آنها گوش دهیم، از آنها حمایت کنیم و به آنها اعتماد داشته باشیم.
– سعی کنیم به فرزندان خود فضای مناسب برای تفریح و لذت بردن از زندگی بدهیم. به جای اینکه فرزندان خود را با بار زائد تحصیلات، فعالیتهای بروز و الزامات اجتماع
برخی اشتباهات در مورد فرزند پروری
متأسفانه، بسیاری از والدین در فرزند پروری با چالشها و سوء تفاهمهایی روبرو میشوند که ممکن است منجر به رفتارهای نامطلوب و نارضایتی در فرزندان و خودشان شود. برخی از این اشتباهات عبارتند از:
تربیت مکانیکی و ایستا است
بعضی از والدین گمان میکنند که میتوانند فرزندان خود را مثل موم در دست خود شکل دهند و به هر شکلی که خودشان میخواهند آنها را تربیت کنند. اما این دیدگاه صحیح نیست. فرزندان افراد مستقل و منحصر به فرد هستند که نظام اعتقادات، احساسات، عادات و خواستههای خود را دارند. والدین نمیتوانند فرزندان خود را به زور تغییر دهند، بلکه باید با آنها همکاری کنند و آنها را راهنمایی کنند.
فکر کردن که تربیت امری بیرونی است
بعضی از والدین گمان میکنند که تربیت یعنی اعمال قوانین و مقررات جامعه به فرزندان و سازگار کردن آنها با الگوهای پذیرفته شده. اما این دیدگاه نادرست است. تربیت یعنی همکاری با فرزندان برای شکوفایی استعدادها و پتانسیلهای آنها. تربیت یعنی تقویت قابلیتهای فکری، عاطفی، خلاق و اجتماعی فرزندان. تربیت یعنی حمایت از رشد شخصیت فرزندان به عنوان افراد مسئول، منطقی، عقلان
تربیت یک فرآیند پیشتعیین شده است
بعضی از والدین گمان میکنند که برای تربیت هر فرد باید مقاصدی از قبل تعیین کرد تا آنها را به سوی آن سوق داد. اما این دیدگاه نیز غلط است. تربیت یک فرآیند پویا و تعاملی است که باید با توجه به شرایط و نیازهای هر فرد و هر موقعیت انجام شود. تربیت یک فرصت برای یادگیری و رشد همزمان والدین و فرزندان است. تربیت یک مسیر کشف و خودشناسی است که نمیتوان آن را از قبل به طور کامل مشخص کرد.
فکر کردن که تربیت یک محدودیت است
بعضی از والدین گمان میکنند که تربیت یعنی محدود کردن فرزندان به چارچوبهای معین و جلوگیری از آزادی و خلاقیت آنها. اما این دیدگاه نادرست است. تربیت یعنی افزایش قابلیتهای فرزندان برای انجام انتخابهای مناسب و مفید. تربیت یعنی تقویت خودمختاری و خودپذیرفتگی فرزندان. تربیت یعنی حمایت از پرواز و شکوفایی فرزندان به عنوان افراد منحصر به فرد.
پس، باید چه کار کنیم؟
برای استفاده از تئوری انتخاب در فرزند پروری، میتوانیم از چند روش زیر استفاده کنیم:
– سعی کنیم نیازها و خواستههای فرزندان خود را درک کنیم و با آنها همدلی کنیم. به جای اینکه فرزندان خود را مجبور به انجام چیزهایی کنیم که ما میخواهیم، سعی کنیم با آنها مشورت کنیم و گزینههای مختلف را بررسی کنیم.
– سعی کنیم به فرزندان خود احترام بگذاریم و آنها را به عنوان افراد مستقل و خودمختار ببینیم. به جای اینکه فرزندان خود را تحت کنترل خود داشته باشیم، سعی کنیم آنها را تشویق کنیم که خودشان تصمیم بگیرند و مسئولیت رفتار خود را بپذیرند.
– سعی کنیم به فرزندان خود عشق و محبت بدهیم و با آنها رابطه صمیمانه داشته باشیم. به جای اینکه فرزندان خود را با تهدید، تنبیه، سرزنش یا جایزه مقابله کنیم، سعی کنیم با آنها صحبت کنیم، به آنها گوش دهیم، از آنها حمایت کنیم و به آنها اعتماد داشته باشیم.
– سعی کنیم به فرزندان خود فضای مناسب برای تفریح و لذت بردن از زندگی بدهیم. به جای اینکه فرزندان خود را با بار زائد تحصیلات، فعالیتهای بروز و الزامات اجتماعی فشار دهیم، سعی کنیم آنها را به اکتشاف علایق و استعدادهای خود تشویق کنیم و آنها را در انجام کارهای خلاقانه و مفرح حمایت کنیم.
به این ترتیب، میتوانیم با استفاده از تئوری انتخاب، فرزند پروری را به یک فرآیند مثبت، موثر و شاداب تبدیل کنیم. میتوانیم با فرزندان خود رابطهای صادقانه، دوستانه و همکارانه داشته باشیم. میتوانیم با فرزندان خود رشد و یادگیری را تجربه کنیم. میتوانیم با فرزندان خود زندگی را لذت ببریم.
بیشتر بدانیم: استعدادیابی
چگونه استعداد فرزندان خود را شکفا کنیم؟
یکی از وظایف مهم والدین، تقویت و توسعه استعدادهای فرزندان خود است. برای این کار، باید از چند راهکار موثر استفاده کنیم. برخی از این راهکارها عبارتند از:
ایجاد رابطه مثبت با فرزندان
رابطه والدین و فرزندان بر تمام جنبههای زندگی فرزندان تأثیر دارد. والدین باید با فرزندان خود رابطهای صادقانه، دوستانه، منصفانه و قاطعانه داشته باشند. باید به فرزندان خود احترام بگذارند، آنها را گوش دهند، از آنها حمایت کنند و آنها را سرزنش نکنند. باید به فرزندان خود قوانین شفاف و منطقی تعیین کنند و آنها را در رعایت آنها همکاری کنند.
دادن آزادی انتخاب به فرزندان
فرزندان باید حق داشته باشند که در مورد کارهای خود تصمیم بگیرند و نظر خود را بیان کنند. والدین نباید فرزندان خود را به چیزی که خودشان میخواهند مجبور کنند، بلکه باید آنها را در انتخابهای خود راهنمایی کنند و گزینههای مختلف را با آنها بحث کنند. باید به فرزندان خود اجازه دهند که خطا کنند و از تجربههای خود یاد بگیرند. باید به فرزندان خود اعتماد داشته باشند و آنها را در خودمختاری و خودپذیرفتگی تقویت کنند.
ارائه تشویق و تقدیر مناسب به فرزندان
فرزندان نیاز دارند که احساس کنند کارهایشان مورد توجه و قدردانی والدین قرار میگیرد. والدین باید به فرزندان خود تشویق و تقدیر صادقانه بدهند و آنها را برای تلاشها و پیشرفتهایشان ستایش کنند. باید به فرزندان خود باور داده شود که آنها میتوانند استعدادهای خود را شکفا کنند و هر چیزی که میخواهند را برآورده کنند. باید به فرزندان خود پیامهای مثبت و امیدوارکننده بدهند و آنها را در مقابل مشکلات و چالشها تشویق کنند.
با استفاده از این راهکارها، میتوانیم فرزند پروری را به یک فرصت برای شناخت، توسعه و شکوفایی استعدادهای فرزندان خود تبدیل کنیم. میتوانیم با فرزندان خود رابطهای صمیمی، همکارانه و پر از عشق و محبت داشته باشیم. میتوانیم با فرزندان خود زندگی را لذت ببریم و آنها را در رسیدن به آرزوهای خود حمایت کنیم.
مرکز اعصاب و روان نوین با ارائه خدمات
در خدمت شما عزیزان است. برای مطالعه بیشتر روی هرکدام کلیک کنید وهمچنین به صفحه سوالات متداول مراجعه بفرمایید از طریق فرم تماس اقدام کنید و یا با شماره تلفن های مرکز تماس حاصل فرمایید.
۰۵۱-۳۸۴۴۳۸۹۳
۰۹۱۵۹۱۶۶۷۰۳
دیدگاه