تاثیر تغذیه سالم و رژیم غذایی صحیح بر سلامت روان چگونه است؟

تاثیر تغذیه سالم بر سلامت روان چگونه است؟


برای حفظ سلامت روان و دچار نشدن به اختلالات، پیروی عادت‌های صحیح زندگی نقش اساسی دارند. یکی از این عادت های صحیح زندگی، تغذیه سالم است. انتخاب صحیح مواد غذایی و داشتن یک رژیم غنی که بتواند تمامی ملزومات بدن را تامین کند در رسیدن به سلامتی کامل نقش به‌سزایی دارد. قرار دادن مواد غنی چون سبزیجات، لبنیات، گوشت، مرغ، ماهی، حبوبات و استفاده نکردن از مواد غذایی چرب، مواد قندی و استفاده‌ی بی‌رویه از نمک، در رژیم غذایی کمک شایانی در جهت رسیدن به یک جسم و هم‌چنین روان سالم می‌کند.

اثر تغذیه بر سلامت روان چگونه است؟

سال هاست که تاثیر مسائل روانی بر تغذیه به اثبات رسیده است و این نکته تازه ای نیست که آنچه می خوریم روی روان تاثیر می گذارد، از طرفی روان ما به طور ناخودآگاه در انتخاب غذاها نقش دارد. خودشناسی و تغذیه وقتی بیماری جسمی رخ می دهد، علاوه بر جسم روح نیز آزرده می شود، اگر بدانیم مواد غذایی با جسم و روح ما چه می کند نسبت به آن چه می خوریم حساس تر می شویم، خویشتن داری به خرج می دهیم، روش زندگی خود را اصلاح و سعی می کنیم تغذیه سالمی داشته باشیم،

به عنوان مثال بسیاری از افراد نمی دانند همان طور که بدن به ماده مخدر معتاد می شود، ممکن است به یک ماده غذایی هم معتاد شود.

حتما افراد زیادی را دیده اید که تمایل شدیدی به خوردن شیرینی یا شوری یا ترشی دارند و نمی توانند از خوردن این مواد غذایی چشم پوشی کنند. این دسته از افراد بدون آن که بدانند به مصرف این مواد معتاد شده اند یعنی مغزشان در پاسخ به مصرف این مواد پاداش می دهد؛ بنابراین برای دریافت آن ها پاداش که همان احساس خوشایند پس از مصرف آن ماده غذایی است، دایم آن را مصرف می کنند.

در موارد بسیاری تغذیه ناسالم ریشه در مسائل و مشکلات روحی- روانی دارد؛ همان طور که برای ترک مواد مخدر باید به مسائل روحی- روانی توجه کرد، برای فردی که مدت ها رژیم غذایی ناسالمی داشته است هم باید مسائل روانی را در نظر گرفت.

از سوی دیگر افرادی که اضافه وزن دارند و تحت تاثیر مسائل روحی- روانی، استرس و اضطراب قرار می گیرند، تمایل بیشتری به مصرف مواد غذایی پیدا می کنند. در بسیاری از موارد یکی از علل چاقی در افراد مسائل روحی و روانی است. به این ترتیب یکی از اولین راهکارها برای کنترل وزن در این افراد تقویت اراده است؛ به طوری که فرد بتواند در برابر خوردن مقاومت کند.

مصرف مایعات فراوان، جایگزین کردن سبزیجات و میوه ها به جای مواد غذایی چرب و شیرین، کم کردن وابستگی به برخی مواد غذایی پرکالری در طول زمان، کاهش دادن مصرف مواد پر ادویه فرآوری شده و فست فودها، داشتن یک رژیم غذایی علمی با در نظر گرفتن شرایط روحی- روانی، گرفتن شرح حال دقیق از بیمار، در نظر گرفتن شرایط جسمی بیمار با ارزیابی های اولیه از جمله اقداماتی است که توصیه می شود.

شاید ندانید که حتی مصرف روزانه آب تا چه حد روی روح و روان شما تاثیرگذار است. ارتباط مصرف آب و عصبانیت مصرف آب در روح و روان انسان تاثیرگذار است و افرادی که آب کمتری مصرف می کنند، عصبی تر هستند و استرس آن ها هم بیشتر است. مصرف ۸ تا ۱۲ لیوان آب در روز ، سموم را از بدن خارج می کند.

به همین علت است که اگر آب به اندازه کافی مصرف نشود تنظیم فعل و انفعالات بدن به هم می خورد و سوخت و ساز و سم زدایی به خوبی انجام نمی شود. مصرف روزانه میوه و سبزی می تواند آب بدن را تامین کند و برخی از سبزی ها مثل کاهو از ۹۰ درصد آب تشکیل شده است.

میوه های آبدار مثل هندوانه و خربزه هم در تامین آب بدن نقش دارد.به هر حال باید به میزان کافی آب مصرف کرد افرادی که به میزان کافی آب مصرف می کنند، در شرایط استرس زا بهتر عمل می کنند و اضطراب آن ها کاهش پیدا می کند.

بیشتر بدانیم: افسردگی، اضطراب و استرس

دو سوال اصلی که محققان در رابطه با نقش تغذیه بر سلامت روان می پرسند، عبارتند از:

آیا تغذیه سالم و رژیم غذایی صحیح به پیشگیری از مشکلات سلامت روان کمک می کند؟

و

آیا مداخلات تغذیه ای در درمان مشکلات سلامت روان (افسردگی و اضطراب) مفید هستند؟

پیشگیری از مشکلات سلامت روان با تغذیه سالم

در چندین مطالعه مشاهداتی، ارتباط بین کیفیت کلی تغذیه و رژیم غذایی با خطر افسردگی و اضطراب نشان داده شده است.

به عنوان مثال، یک مطالعه از 21 تحقیق از 10 کشور نشان داد که یک الگوی تغذیه ای سالم که با مصرف زیاد میوه، سبزیجات، غلات سبوس دار، روغن زیتون، ماهی، لبنیات کم چرب و آنتی اکسیدان و همچنین مصرف کم غذاهای حیوانی مشخص می شود، با کاهش خطر افسردگی همراه بود.

در مقابل، یک رژیم غذایی به سبک غربی که شامل مصرف زیاد گوشت های قرمز و فرآوری شده، غلات تصفیه شده، شیرینی ها، لبنیات پرچرب، کره و سیب زمینی و نیز مصرف کم میوه و سبزیجات است، با افزایش قابل توجه خطر ابتلا به افسردگی در ارتباط بود.

یک مطالعه قدیمی نیز نتایج مشابهی را نشان داد؛ به گونه ای که رعایت رژیم غذایی مدیترانه ای با 32٪ کاهش خطر افسردگی در ارتباط بود.

به تازگی، مطالعه ای روی بزرگسالان بالای 50 سال نشان داده است که بین سطح اضطراب بالاتر و رژیم های غذایی حاوی چربی اشباع شده و قندهای اضافه شده رابطه وجود دارد.

جالب توجه است که محققان یافته های مشابهی را در کودکان و نوجوانان پیدا کرده اند. به عنوان مثال، یک بررسی در سال 2019 از 56 مطالعه نشان داد که ارتباطی بین مصرف زیاد مواد غذایی مفید مانند روغن زیتون، ماهی، آجیل، حبوبات، لبنیات، میوه و سبزیجات و کاهش خطر افسردگی در دوران بلوغ وجود دارد.

با این وجود، باید توجه داشت که اگرچه مطالعات مشاهداتی می توانند رابطه بین تغذیه و رژیم غذایی با سلامت روان را نشان دهند اما نتوانسته اند علت و معلول را به اثبات برسانند.

همچنین، حتی با آزمایش های کنترل شده تصادفی، محدودیت های زیادی در رابطه با مطالعات تحقیقاتی در مورد تغذیه وجود دارد از جمله مشکلات در اندازه گیری دقیق مصرف مواد غذایی.

محققان اغلب به گفته ی شرکت کنندگان در مورد آنچه در روزها، هفته ها یا ماه های گذشته مصرف کرده اند، متکی هستند این روش هرگز روش دقیق و کاملی نیست.

درمان مشکلات سلامت روان با تغذیه سالم

تحقیق در مورد اینکه آیا مداخلات تغذیه ای می تواند به درمان مشکلات سلامت روان کمک کند، نسبتاً جدید و هنوز کاملاً محدود است. آزمایش SMILES یکی از اولین آزمایش های کنترل شده تصادفی برای بررسی رابطه و نقش تغذیه و رژیم غذایی در درمان افسردگی بود.

بیش از 12 هفته، 67 فرد مبتلا به افسردگی متوسط یا شدید علاوه بر برنامه درمانی خود، مشاوره رژیم غذایی یا حمایت اجتماعی دریافت کردند. مداخله تغذیه ای این گروه همانند رژیم غذایی مدیترانه ای بود. از این نظر که بر سبزیجات، میوه ها، غلات کامل، ماهی های روغنی، روغن زیتون فوق بکر، حبوبات و مغزهای خشک تأکید می کند. همچنین، مقادیر متوسطی از گوشت قرمز و لبنیات مجاز بود.

در پایان مطالعه، افرادی که در گروه رژیم غذایی قرار داشتند، به طور قابل توجهی پیشرفت بیشتری در کاهش علائم افسردگی نشان دادند. این پیشرفت ها حتی زمانی که دانشمندان متغیرهای ترکیبی از جملهشاخص توده بدن (BMI)، فعالیت بدنی و استعمال دخانیات را نیز در نظر گرفتند، همچنان قابل توجه باقی ماندند.

علاوه بر این، فقط 8٪ از افراد گروه کنترل در مقایسه با 32٪ از افراد در گروه رژیم غذایی بهبودی یافتند.

اگرچه این نتایج امیدوار کننده به نظر می رسند اما مطالعه SMILES یک مطالعه کوتاه مدت و کوچک بود. در نتیجه، مطالعات بزرگتر و طولانی مدت برای استفاده از یافته های آن در جمعیت بیشتری لازم است.

تکرار یافته ها مهم است زیرا همه تحقیقات با آنها سازگاری ندارند. به عنوان مثال، در یک مطالعه که 1025 بزرگسال با اضافه وزن یا چاقی و حداقل علائم افسردگی خفیف را مورد بررسی قرار داد، محققان تأثیر فعال سازی رفتاری مرتبط با رژیم غذایی و مکمل های غذایی بر نتایج سلامت روان را بررسی کردند.

دانشمندان در مقایسه با دارونما پس از 12 ماه تفاوت معنی داری در دوره های افسردگی پیدا نکردند. اگرچه در همان سال، یک متاآنالیز از 16 مطالعه کنترل شده تصادفی نشان داد که مداخلات تغذیه ای با مشکل سلامت روان رابطه داشته و به طور قابل توجهی علائم افسردگی را کاهش می دهند، اما تاثیری بر علائم اضطراب ندارند.

بنابراین، نتیجه گیری جامع از مجموعه تحقیقات موجود دشوار است، خصوصاً اینکه نوع مداخلات تغذیه ای بررسی شده در بین مطالعات بسیار متفاوت بوده است.

مرکز اعصاب و روان نوین با ارائه خدمات

در خدمت شما عزیزان است. برای مطالعه بیشتر روی هرکدام کلیک کنید وهمچنین به صفحه سوالات متداول مراجعه بفرمایید از طریق فرم تماس اقدام کنید و یا با شماره تلفن های مرکز تماس حاصل فرمایید.

۰۵۱-۳۸۴۴۳۸۹۳

۰۹۱۵۹۱۶۶۷۰۳

منابع: باراکا، oviro

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *